روز 13 آبان که در تقویم به عنوان روز مبارزه با استکبار نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است.
در حالی که انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) به روزهای سرنوشت سازی نزدیک میشد همه اقشار مردم ایران از زن و مرد و پیر و جوان، سعی در ایفا کردن نقش تاریخی خود و عمل به تکلیف الهی داشتند. در این میان دانشآموزان و نوجوانان شور و حال دیگری داشتند.
صبح روز 13 آبان 1357، دانشآموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش همگان برسانند.
این جوانان پر شور و خداجو، گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. ساعت 11 صبح، مأموران، ابتدا چند گلوله گاز اشکآور در میان این جمعیت خروشان پرتاب کردند؛ اما، اجتماع کنندگان در حالی که به سختی نفس میکشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد اللهاکبر، لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و جوانان و نوجوانان بیگناه، یکی پس از دیگری، در خون خود غلتیدند. در این روز، 56 نفر شهید و صدها نفر مجروح شدند.
حضرت امام(ره) در پیامی به همین مناسبت فرمودند: «... عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است ... ایران امروز جایگاه آزادگان است... من از این راه دور، چشم امید به شما دوختهام ... صدای آزادیخواهی و استقلالطلبی شما را به گوش جهانیان میرسانم.»
به خاطر گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان دانشآموز، این روز در تاریخ انقلاب اسلامی به نام «روز دانشآموز» نامگذاری شده است.
***********************************
زندگی نامه آیت الله شهید مصطفی خمینی(ره)
شهید مصطفی خمینی در رجب سال 1349 هجری قمری، در شهر مقدس قم به دنیا آمد، تحصیلات مقدماتی را در قم گذراند و توانست در سطوح عالی دروس حوزه از محضر آیات بزرگ قم در آن زمان بهره برد؛ بزرگانی چون: مرحوم آیت الله العظمی بروجردی؛ مرحوم آقا سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، و علامه طباطبایی و حضرت امام خمینی.
در بیست و هشت سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد و پس از نیل به این مقام، گستره تحقیقات خود را به تفسیر و کلام و فلسفه و عرفان کشاند.
اهتمام و عشق او به علوم رایج و دینی، بدان پایه بود که می توان وی را ـ ورای نسبتش با امام و رویدادهای سیاسی ـ اجتماعی که مربوط به نهضت اسلامی می شود، مورد کاوشهای علمی قرار داد، و به طرح دیدگاههایش در خصوص مسائل فقهی، تفسیری و کلامی پرداخت.
شهید مصطفی خمینی، سیاستمداری آگاه و فقیهی روشن بین بود و به حتم از استوانه های استوار انقلاب تا زمان شهادتش به شمار می رفت. همین ویژگیها و خصایل برجسته بود که وی را امید آینده اسلام می کرد.
در 15 سالگی بنا به گزینش خود و ارشاد پدر به تحصیل دانشهای حوزوی پرداخت. با تلاش و پشت کار و استعداد ذاتی که داشت در کم ترین زمان ممکن دانشهای مقدماتی را فرا گرفت:
ایشان درطی دو سال و چند ماه کتابهای: سیوطی معالم حاشیه ملاعبداللّه شمبه مجموع مطوّل و بخشی از شرح لمعه را با درس خصوصی به پایان رسانید.
سطح عالی را از حوزه درس اساتید برجسته حوزه علمیه قم حضرات آیات: مرتضی حائری، شهید صدوقی سلطانی، محمد جواد اصفهانی و… آموخت. در 22 سالگی دوره تخصصی اصول و فقه (خارج) را آغاز کرد. فقه را از محضر مراجع عصر آیات عظام: حجت بروجردی محقق داماد. و اصول را از حوزه درس حضرت امام بهره برد. پس از رحلت آیت اللّه بروجردی در حوزه درس فقه پدر شرکت جست و پس از چندی به مقام بلند اجتهاد دست یافت.
در کنار فراگیری دانش فقه و اصول، دانشهای دیگر را نیز فرا می گرفت. فلسفه و حکمت را از بزرگان فن: فکور یزدی والد محقق علامه طباطبائی سید ابوالحسن رفیعی قزوینی استفاده برد.
در راه کسب دانش به درسهای رایج حوزه بسنده نکرد. در آثار علمی غیر درسی با ژرف نگری تمام به مطالعه و مباحثه می پرداخت. کم تر کتاب علمی در رشته ای از دانشهای حوزوی یافت می شد که آن را مطالعه یا مباحثه نکرده باشد.
سیزدهم آبان 1343 و همزمان با تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه، رژیم طاغوت فرزند ارشد امام خمینی را دستگیر و روانه زندان قزل قلعه در تهران نمود.
فشار اعتراضات گسترده مردم شهر قم و سایر شهرهای ایران باعث شد رژیم پهلوی ناگزیر، تصمیم به آزادی سید مصطفی خمینی بگیرند و ایشان را پس از 57 روز حبس، در هشتم دی ماه سال 1343 آزاد کنند. (با این شرط که بدون سر و صدا راهی قم شوند.)
اما استقبال گسترده ای که مردم از آزادی ایشان انجام دادند و نیز مشایعت ایشان تا منزل شان، باعث شد خشم سران رژیم به جایی بینجامد که بار دیگر و تنها پس از پنج روز از آزادی ایشان، سید مصطفی خمینی را دستگیر نموده و این بار به ترکیه تبعید نمایند. (دیدار آشنا، دی 1388)
حدود ساعت 11:45 صبح، روز سیزدهم دیماه 1343؛ رییس ساواک قم همراه با عده ای از مأموران خود که همگی لباس شخصی بر تن داشتند، به خانه حضرت امام(ره) یورش بردند و حاج سید مصطفی را دستگیر و بیدرنگ روانه تهران کردند. یورش ناگهانی و وحشیانه ساواکی ها به بیت شریف امام برای دستگیری حاج سید مصطفی سبب ترس و وحشت همسر وی شد و همین امر منجر به کسالت ممتد ایشان گردید و ضایعاتی به بار آورد که بهبودی نداشت. آیةالله سید مصطفی خمینی(ره) را پس از اعزام به تهران به باشگاه نخست وزیری منتقل کردند و ساعت 5:30 بامداد چهاردهم دیماه 1343 با هواپیما به استانبول اعزام نمودند و از آنجا نیز با هواپیمای دیگری به اقامتگاه امام خمینی(ره) در شهر بودسا تبعید کردند؛ تبعیدی که هیچگاه بازگشتی نداشت.
شهید حاج سید مصطفی خمینی(ره) از سال 1341 همراه امام(ره) به مبارزه با رژیم پرداخت و در پیشبرد نهضت اسلامی نقش به سزایی ایفا کرد و همواره مشاوری برجسته و متعهد برای حضرت امام(ره) بود. وی اول آبان سال 1356 در سن 47 سالگی به شکل مرموزانه ای به شهادت رسید. حضرت امام(ره) رحلت ایشان را از الطاف خفیة الهی خواندند و فرمودند: «مصطفی امید آیندة اسلام و ایران بود».
بازتاب خبر ارتحال ایشان ابعاد بسیار گسترده ای به خود گرفت و در حرکت توفندة مردم انقلابی مؤثر بود.
یکی از شهیدان قیام حسینی که در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی نقش موثری را ایفا کردند، حضرت رقیه (س)، دختر سهساله امام حسین (ع) هستند که بارگاه ایشان در شهر شام واقع شده است.
حضرت رقیه(س) شبی پدر بزرگوار خود را در خواب دیدند و هنگامی که از خواب بیدار میشوند، بسیار گریه و بیتابی میکنند. یزید صدای گریه ایشان را شنیده و دستور میدهد تا سر مبارک امام حسین(ع) را نزد او بردند. رقیه(س) با دیدن این منظره محزون گشته و به سبب همین ناراحتی جان خود را از دست داده و به شهادت میرسند.
گفتنی است؛ حضرت رقیه (س) دختر امام حسین(ع) در واقعه عاشورا سه سال سن داشتند که بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا، به همراه دیگر زنان بنیهاشم توسط سپاه یزید به اسیری رفته و در خرابههای شام به شهادت رسیدند.
شهادت حضرت رقیه (س) بر همه شیعیان تسلیت باد.